مهاجرت

راهنمای جامع صرافی های ترکیه
صرافی به ترکی - Doviz | همه چیز درباره صرافی های ترکیه | معتبرترین صرافی های ترکیه برای ایرانیان؛ راهنمای کامل 2025 | انواع صرافی ها
ادامه مطلبموضوعات

نحوه پیشنهاد دوستی و آداب و رسوم دوستیابی در ترکیه
آشنایی معاشرت و دوستیابی در ترکیه و استانبول ، پیشنهاد دوستی در ترکیه ، آداب و رسوم دوست یابی و نکات مهم فرهنگی و اجتماعی دوستی در ترکیه
ادامه مطلبموضوعات

قوانین مهاجرت به ترکیه با روش های قانونی رایج
قوانین جدید اقامت ترکیه | قوانین جدید شهروندی ترکیه 2024 | مهاجرت به ترکیه از طریق تحصیل | مهاجرت و شهروندی ترکیه با خرید ملک و سرمایه گذاری
ادامه مطلبموضوعات

تعریف سواد در عصر امروز
باورهای ما چیست؟ کدام بخش از این تفکرات در ما درونی شده و کدام یک ناشی از فرهنگ ما یا محیط اجتماعی زندگی ما هستند؟ آیا هرگز فکر کرده ایم؟
ادامه مطلبموضوعات

چرا ازمیر از زبان مردم ترکیه
ازمیر شهری که عشق معنای دیگری دارد دختران زیبا و مردان خوش تیپ ازمیر از زبان مردم ترکیه آب و هوای فوق العاده و مردم مهربان ، زبان مردم ازمیر
ادامه مطلبموضوعات

بیوگرافی آمینا موادی طراح جهانی کفش
داستان مهاجرت آمینا معادی از کشور فقیر رومانی و موفقیت های او به عنوان طراح جهانی کفش در پاریس فکر می کنند من ایتالیایی هستم
ادامه مطلبموضوعات

یک کم من را نوازش کن - خاطرات عاشقانه هما
دلم برای نگاهش دلتنگ شده یک کم من را نوازش کن خاطرات عاشقانه هما ، دارویی که برای یک انسان وجود دارد یک انسان دیگست امیر تتلو
ادامه مطلبموضوعات

مهاجرت بکنیم یا نه - تجربه شخصی من
مهاجرت به ازمیر ترکیه ، از من می پرسن مهاجرت کنیم خوبه؟ مهاجرت به ترکیه یا مهاجرت به کشور دیگه ، جواب این سوال رو فقط خودتون بدید
ادامه مطلبموضوعات

تولدی دوباره و زندگی بدون او
سال 85 تصمیم مهاجرت به ترکیه در ذهنم شکل گرفت حتی اگر نمیخواهی خنده تو کافیست تا از آسمان ها صدایش به من برسد ازمیر و استانبول
ادامه مطلبموضوعات

داستان کوتاه و جذاب مژگان ترجمه از ترکی استانبولی
پدرم را در حالی پیدا کردم که در پیشخوان یک کتابفروشی بود
در میان کتابهای قابل فروش بهت زده بود. 3 لیره برایش ارزش گذاشته بودند. خنده ای بر چهره اش بود که تا به حال ندیده بودم ، آرامشی که با آن آشنا نبودم. در کنارش کسانی که تا به حال ندیده ام... مردی که قادر به صحبت کردن نیست ، مادرم را خیلی دوست دارد اما نمیتواند ابرازش کند ، پدری که فقط می تواند عشقش را با دستی که هنگام خواب بر سرمان می کشد، به ما نشان دهد، انسانها را در آغوش می گرفت. زنی که مادرم نبود و دو مرد دیگر ، پیک های مشروب شان را به سلامتی میزنند. خوشحالی شان، چقدر عجیب است. من متاسفم که نمی دانستم پدرم چنین لبخند محکم و سرشار از شوق زندگی داشته.
