کتاب

تحلیل رمان 1984 تصویری از دنیایی که آزادی در آن مرده است
تحلیل و نقد رمان 1984 جورج اورول: کابوس یک آینده استبدادی. بررسی دقیق مفاهیم نظارت دولتی، کنترل ذهن، تبلیغات و نقش انجمن ضد سکس
ادامه مطلبموضوعات

معرفی ده کتاب کلاسیک برتر ادبیات ترکیه
بهترین کتاب های کلاسیک ترکی استانبولی | کتابهای معروف نویسندگان کلاسیک ترکیه | بهترین رمان های کلاسیک ادبیات ترکیه
ادامه مطلبموضوعات

شکستن چرخه باطل لاغری با رژیم کتوژنیک
رژیم کتوژنیک چیست؟ یک روش تغذیه ای کم کربوهیدرات و پر چرب است که با هدف تحریک فرایند کتوز در بدن انسان طراحی شده است | هرم کتوژنیک
ادامه مطلبموضوعات

راهنمای جامع رژیم غذایی پگان به همراه کتاب
رژیم پگان کاهش وزن اصلاح متابولیسم دفع سموم بدن بهبود سلامت پوست و مو درمان افسردگی رژیم لاغری و رژیم پگان برای سلامتی
ادامه مطلبموضوعات

آیا آدم عاشق کور است؟
چرا آدم عاشق کور است؟ عشق چیست؟ عشق به عنوان نام خاص، یکی از نام های خدا، یا کائنات یا جهان و ریشه همه چیز، یا انرژی است؟ میترا زارع
ادامه مطلبموضوعات

خشونت خانگی علیه مردان از کتاب مردان نقراه ای
خشونت علیه مردان از کتاب مردان نقره ای از نویسنده میترا زارع | برسی علت و دلیل خیانت مردان | مردانی در جستجوی و آرزوی یافتن عشق مناسب
ادامه مطلبموضوعات

قهرمان کتاب مسخ کافکا
قهرمان کتاب مسخ کافکا خیره به سقف سفید مسخ علت بی فایدگی و طرد شدن نیست درباره رمان مسخ کافکا به همراه قسمتی از فیلم کتاب مسخ کافکا
ادامه مطلبموضوعات
.webp)
کتاب رزها قرمزن
جدایی نمی تواند قدرت زندگی را بگیرد میترا زارع کتاب رزها قرمزن شفای زندگی و یافتن صلح قلبی فرایند گذار از غم و اندوه طلاق ، رزها قرمزند
ادامه مطلبموضوعات

حضور در هستی با ضمیر آگاه و ناآگاه
حضور در هستی ضمیر آگاه و ضمیر ناآگاه آیا مرز و خطی وجود دارد که در آن یکی آغاز و دیگری پایان یابد؟ محدوده ای دارد که نتواند از آن فراتر رفت؟
ادامه مطلبموضوعات

بخشی از کتاب انتحاری نوشته احمد فهیم کوهدامنی
جنگ به عنوان میراث تاریخی بشریت در ادوار و برهه های مختلف تاریخی از احمد فهیم کوهدامنی حکایت به دام افتادن نوجوانی در عملیات انتحاری
ادامه مطلبموضوعات

داستان کوتاه و جذاب مژگان ترجمه از ترکی استانبولی
پدرم را در حالی پیدا کردم که در پیشخوان یک کتابفروشی بود
در میان کتابهای قابل فروش بهت زده بود. 3 لیره برایش ارزش گذاشته بودند. خنده ای بر چهره اش بود که تا به حال ندیده بودم ، آرامشی که با آن آشنا نبودم. در کنارش کسانی که تا به حال ندیده ام... مردی که قادر به صحبت کردن نیست ، مادرم را خیلی دوست دارد اما نمیتواند ابرازش کند ، پدری که فقط می تواند عشقش را با دستی که هنگام خواب بر سرمان می کشد، به ما نشان دهد، انسانها را در آغوش می گرفت. زنی که مادرم نبود و دو مرد دیگر ، پیک های مشروب شان را به سلامتی میزنند. خوشحالی شان، چقدر عجیب است. من متاسفم که نمی دانستم پدرم چنین لبخند محکم و سرشار از شوق زندگی داشته.
