انجمن همبستگی زنان ازمیر مبارزه با خشونت و تبعیض

انجمن همبستگی زنان ازمیر مبارزه با خشونت و تبعیض هایی علیه زنان فعالیت های حمایتی مشترک با سایر سازمان های زنان انقلاب زنان
ازمیرتایمز > مقالات > انجمن همبستگی زنان ازمیر مبارزه با خشونت و تبعیض
انجمن همبستگی زنان ازمیر مبارزه با خشونت و تبعیض

انجمن حمایت از زنان ازمیر زن زندگی آزادی

تحقق برابری جنسیتی

انجمن همبستگی زنان ازمیر در سال 2005 در ازمیر تأسیس شد.
هدف اصلی انجمن ما افزایش آگاهی زنان محلی در مورد خشونت علیه زنان است.

izmirkadindayanisma.org


خشونت و تبعیض هایی که زنان در تمام عرصه های زندگی اجتماعی تجربه می کنند باعث می شود که آنها نابرابری قدرت با مردان را تجربه کنند و این نابرابری و عدم تعادل بزرگی را ایجاد می کند.



با توجه به بیش از حد نقض حقوق در زمینه خشونت علیه زنان و همچنین عدم رعایت حقوق قانونی حمایتی و پیشگیرانه و عدم اجرای حقوق قانونی موجود، ما به عنوان انجمن همبستگی زنان ازمیر از زنان حمایت می کنیم.

فعالیت های حمایتی مشترک با سایر سازمان های زنان؛ ما علاوه بر حمایت از زنانی که مستقیماً در معرض خشونت هستند، در شبکه های زنان و پلتفرم های زنان علیه خشونت در منطقه ملی محلی مشارکت فعال داریم.

ما درخواست‌های خشونت را در انجمن خود دریافت می‌کنیم و درخواست‌ها را به نهادها و سازمان‌های لازم و همچنین وکلای داوطلب و روان‌شناسانی که تشکیل داده‌ایم هدایت می‌کنیم.

تحقق برابری جنسیتی انقلاب زنان مها امینی


این سازمانی است که مبارزه ای مبتنی بر حقوق در زمینه حقوق بشر زنان به ویژه خشونت علیه زنان انجام می دهد


گردآوری مجله ازمیر تایمز     ترجمه: س.حمید.رابط

انجمن همبستگی زنان ازمیر

izmirkadindayanisma.org

زنی با چشمان قرمز

داستان کوتاه و جذاب مژگان ترجمه از ترکی استانبولی
پدرم را در حالی پیدا کردم که در پیشخوان یک کتابفروشی بود

در میان کتابهای قابل فروش بهت زده بود. 3 لیره برایش ارزش گذاشته بودند. خنده ای بر چهره اش بود که تا به حال ندیده بودم ، آرامشی که با آن آشنا نبودم. در کنارش کسانی که تا به حال ندیده ام... مردی که قادر به صحبت کردن نیست ، مادرم را خیلی دوست دارد اما نمیتواند ابرازش کند ، پدری که فقط می تواند عشقش را با دستی که هنگام خواب بر سرمان می کشد، به ما نشان دهد، انسانها را در آغوش می گرفت. زنی که مادرم نبود و دو مرد دیگر ، پیک های مشروب شان را به سلامتی میزنند.  خوشحالی شان، چقدر عجیب است. من متاسفم که نمی دانستم پدرم چنین لبخند محکم و سرشار از شوق زندگی داشته. 

داستان کوتاه و جذاب مژگان
داستان کوتاه و جذاب مژگان ترجمه از ترکی استانبولی