طرز تهیه غذای پاتلیجان سیلکمه ترکیه


طرز تهیه غذای خوشمزه پاتلیجان سیلکمه با روغن زیتون
طرز تهیه غذای ترکی با بادمجان: پاتلیجان سیلکمه یکی از خوشمزه ترین و ساده ترین غذاهای زیتونی است که با بادمجان های تازه و گوجه فرنگی های خوش طعم تهیه می شود. این غذا تنها با آب خودش پخته می شود و عطر و طعم بی نظیری دارد. می توانید این غذا را به عنوان یک وعده غذایی کامل، همراه با غذای اصلی دیگر یا حتی به عنوان پیش غذا سرو کنید.
این غذا بافتی نرم و طعمی فوق العاده دارد و بدون نیاز به هم زدن در هنگام پخت، آماده می شود. نام این غذا نیز از روش پخت خاص آن گرفته شده است که تنها با تکان دادن قابلمه غذا آماده می شود.
مواد لازم برای پاتلیجان سیلکمه:
- 3 عدد بادمجان
- 2 عدد فلفل سبز
- 1 عدد پیاز
- 5 حبه سیر
- 5 عدد گوجه فرنگی
- 1 قاشق چای خوری شکر
- 1 قاشق چای خوری نمک
- 4 قاشق غذاخوری روغن زیتون
- 2.5 لیوان آب گرم
نکات کلیدی:
- این غذا نباید هنگام پخت هم زده شود. کافی است قابلمه را به آرامی تکان دهید.
- برای بررسی میزان پخت غذا، از چنگال استفاده کنید.
طرز تهیه:
- بادمجان ها را به صورت راه راه پوست بگیرید و به قطعات 2-3 سانتی متری برش دهید. سپس آن ها را به مدت 15 دقیقه در آب نمک قرار دهید تا تلخی آن ها گرفته شود.
- در این حین، فلفل ها را ریز خرد کنید. پیاز و سیر را نیز به قطعات کوچک خرد کنید. گوجه فرنگی ها را در مخلوط کن ریخته و به پوره تبدیل کنید.
- در قابلمه ای با کف نچسب، ابتدا پیاز و سیر خرد شده را قرار دهید. سپس فلفل های خرد شده را اضافه کنید.
- بادمجان های آب کش شده و شسته شده را روی مواد دیگر قرار دهید.
- پوره گوجه فرنگی را روی تمام مواد بریزید. سپس شکر، نمک و روغن زیتون را اضافه کنید. در آخر، آب گرم را به قابلمه اضافه کنید.
- درب قابلمه را ببندید و روی حرارت قرار دهید. وقتی غذا شروع به جوشیدن کرد، شعله را کم کنید. بدون باز کردن درب و بدون هم زدن، تنها قابلمه را هر چند وقت یک بار به آرامی تکان دهید.
- اجازه دهید غذا حدود 1 ساعت روی حرارت کم بپزد تا بادمجان ها کاملاً نرم شوند.
- پس از پخت، اجازه دهید غذا کمی خنک شود و سپس سرو کنید.
ترجمه از ترکی استانبولی
منبع: yemek.com
پربازدیدترین نوشتهها
مقالات و داستان های ترجمه شده از ترکی استانبولی از نویسندگان ترک و نویسندگان ایرانی
داستان کوتاه و جذاب مژگان ترجمه از ترکی استانبولی
پدرم را در حالی پیدا کردم که در پیشخوان یک کتابفروشی بود
در میان کتابهای قابل فروش بهت زده بود. 3 لیره برایش ارزش گذاشته بودند. خنده ای بر چهره اش بود که تا به حال ندیده بودم ، آرامشی که با آن آشنا نبودم. در کنارش کسانی که تا به حال ندیده ام... مردی که قادر به صحبت کردن نیست ، مادرم را خیلی دوست دارد اما نمیتواند ابرازش کند ، پدری که فقط می تواند عشقش را با دستی که هنگام خواب بر سرمان می کشد، به ما نشان دهد، انسانها را در آغوش می گرفت. زنی که مادرم نبود و دو مرد دیگر ، پیک های مشروب شان را به سلامتی میزنند. خوشحالی شان، چقدر عجیب است. من متاسفم که نمی دانستم پدرم چنین لبخند محکم و سرشار از شوق زندگی داشته.






